New Old Friends

وبلاگ گروه کامپیوتر ورودی 88

New Old Friends

وبلاگ گروه کامپیوتر ورودی 88

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱۳ شهریور ۹۳، ۰۸:۵۳ - کامپیوتر فمیلی
    ...
نویسندگان

صندلی آتشین

يكشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۳۶ ب.ظ
سلام دوستان
شاید باورتون نشه ولی من که از شما به این صندلی نزدیکترم دارم زبانه های آتش رو از این صندلی میبینم 
دوستان قبلی واقعا برا شما هم همینطور بود
یا واقعا شما ...
به هر حال دوستان این صندلی داغ منه البته بهتره نامش رو صندلی آتشین به نامیم
هر سوالی دارین بپرسین امیدوارم بتونم تمام شبهات موجود توی ذهنتون رو جواب بدم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۲/۰۶
عباسی

نظرات  (۳۱)

نکنه این تصور رو برای لحظه ای از ذهنت عبور
دادی که تو PES ممکنه از من ببری؟؟؟
هان؟؟؟
پاسخ:
فک کنم همین ":)" برات کافی باشه :D _____________ عباسی: برو یره :D **************** نائینی : خب بهت چی بگم , یکی باید این ادعاها رو بکنه که واقعا یک عکس با دسته داشته باشه :)) نه تو که ... :))))))
چه رفتاری از یه فرد خاص خیلی مورد توجهت قرار گرفته و سعی کردی خودت هم اون رفتار رو انجام بدی؟
پاسخ:
خیلی رفتاراست. وقتی میبینم یه فرد از من برتره سعی میکنم از اون یاد بگیرم. _____________________ عباسی: جدی میگی!!! خب بابا میخوام مثال بزنی. مثلا چه رفتاری؟ ************** نائینی : مثلا صبر سکوت تلاش محبت انصاف و هر صفت خوبه دیگه.
از کدوم نمره ت خیلی راضی بودی؟
اون چه درسی بود؟
پاسخ:
اگه بگم اون نمره هایی که خیلی خوب بودن یه جورایی در حق خودم نامردی کردم چون بعضی هاش مستحق نبودم الان نمره خاصی تو ذهنم نیست ولی اگه یادم اومد حتما میگم .
به نظر تو دست پخت من خوبه؟
پاسخ:
باز نبینم که تو اعتماد به سقف آوردی :) تا اونجا که به حافظم رجوع میکنم هیچی از پخت تو یادم نمیاد ;) ========== نوری:: ای بابا محمد جواد آبگوشت رو که یادت نرفته ؟ :)) یا اون شب که املت با کالباس رنده شده خوردیم !!! :))))) ******************** نائینی : جواد منظورت همون خوراک لوبیایی بود که تو سعید البته با کمک دوستان وبلاگ به ما دادین رو میگی :)
فرض کن یه چیز خیلی جدید بهت پیشنهاد میدن.
مثلا ویژوال استودیو 2012 یا ویندوز 8 یا آفیس 2013 یا ...
اما تو هنوز نمیدونی اون آیا واقعا بهتره یا نه.
اونو امتحان میکنی یا ترجیح میدی همون قبلی رو داشته باشی؟
پاسخ:
من کلا خیلی اهل ریسکم مثلا همین wpf که واقعا اولش صرفا جهت یک امتحان ساده بود :)
ملاک های انتخابت واسه همسر آینده چیه؟
مهمترین هاشو بگو:
پاسخ:
سعید جان یکم آتیش ابن صندلی رو کمش کن واقعا سوختیم :))) خب خیلی چیزاس مثله رعایت متقابل کامل کردن نقصهایی که دارم درک کردنم در شرایط سخت و رفیق روزای سخت و...
مهم ترین تصمیمی که تا حالا گرفتی چی بود؟
پاسخ:
تصمیم کبری بود که بعدا فهمیدیم تصمیم صغری ست :))) نه گفتن رو تمرین کنم.
چه چیزی میتونه خیلی ناراحتت کنه؟
حالتو بگیره... یه دفه اعصابت خورد بشه...
طبعتو کور کنه... =
پاسخ:
همین که فکر کنم دیگه کاری رو نمیتونم جلو ببرم.
یه خاطره از بچگیت بگو:
چرا دست از سر محصولات مایکروسافت بر نمیداری؟
پاسخ:
مگه شما برمیداری که ما برداریم مثلا همون سیستم عامل لب تاپت و خیلی چیزای دیگه:)
نظرت در مورد محمد حسین شریفی چیه؟
پاسخ:
یکی از دوستان هم دانشگاهی که همسایه مونم هست ;)
wpf or adf?
پاسخ:
wpf چون با c# هم سازگاره و ما اولین زبان سطح بالایی که یاد میگیریم c است و شرکت حمایت کنندش ماکروسافته و فعلا همینا رو داشته باش تا بعد ;)
چقدر از زندگیتون احساس رضایت دارین؟

ثانیه براتون بیشتر معنا داره یا دقیقه یا ساعت ؟
:)
____________
پاسخ:
زیاد بد نیست سعی میکنم بهتر بشه گزینه دیگه ای نداره مثلا روز ماه یا سال یا عمر :)))) فکر کنم الان برام ترمی شده:))
یه جمله بگین که خودتون از زندگی به دستش اوردین ؟ (یه چی مث نصیحت)
پاسخ:
فقط الان قلم و کاغذتون رو آماده کنید چون شاید دیگه نتونید همچین سخنان حکیمانه ای رو بشنوید :) پس تا موقعی که شما میرین آماده کنید من به سوالات بعدی جواب میدم:))))
سلام ممد صادق:)
من همیشه دوست دارم تو رو ممد صادق صدا کنم.

یه سوال ازت میپرسم لوتی گری راسشو بگو.
اگه 10 سال دیگه یه خودکار بدن دست و بهت بگن از رفیقت محمد حسین چند خط خاطره بنویس ،چند تا خط میتونی بنویسی؟
پاسخ:
مطمئن باش اونقدر صفات خوب داری که بتونم برات چند صفحه بنویسم ;)
به به آقای نائینی کبیر

چطوری رفیق؟؟
میگما... از اونجایی که خوابت زیاده یه وقت رو صندلی خوابت نبره ها...

دوستان سعی کنین حرارت صندلی رو بالا نگه دارین وگرنه محمدجواد همون رو صندلی خوابش میبره
پاسخ:
اٍ اینکه صدای آشناست سلام علی آقا اول ببخشید که نتونستم در صندلی داغ شما شرکت کنم . دوم متشکرم که شما هم اومدید ============= برونوسی : نوکرتیم داداش حتما مشکلی داشتی که نتونستی بیای.:)
از شب تحویل پروژه ++c (ترم 2) یه خاطره بگو.
پاسخ:
راستش فقط یادمه اومدیم خوابگاه و تو پروژه رو کامل کردی منم خوابیدم :))))))))))
وقتایی که من توی خونه آواز میخونم تو چه حالی بهت دست میده؟؟
لذت میبری یا تحملم میکنی؟؟
پاسخ:
نمیدونم چی بگم واقعا خوشحال میشم که باز هر از چند گاهی ازت یه صدایی در میاد:))))))) نه واقعا یه استعدادهایی داری البته حیف یه جایی نیست که بچه ها صداهاشون تو وبلاگ بزارن وگرنه تو اول میشدی ;)
انگیزت از اینکه اینقدر جوون آرومی هستی و به قول بچه های بالا جوون شری نیستی چیه؟
بابا جوون باید از در و دیوار بالا بره.
جوون باید با زمین و زمان کشتی بگیره .
جوون باید ....اصلا بذار خاطرتو جمع کنم جوون باید ...مادر روزگار رو به عزاش بشونه.

مکه نمیگن: به دیوونه گفتن برو کنار جوون داره میاد .
پاسخ:
بابا کجای من آرومه خوبه که تمام صبحتای تو خونه مال منه :)
تا حالا چند هزار بار خاطرات آقای حسینی رو واسه بقیه تعریف کردی؟؟
پاسخ:
وجدانن اونایی که نشنیدن کف شون میبره وقتی من خاطراتش رو میگم مثلا .... یا ...... و..... :))))))))))))))))))))))))))))))))
۰۸ اسفند ۹۱ ، ۰۱:۱۹ برونسی.شریفی
نظرت راجع به این جمله حکیمانه چیه؟

پیر سالک را گفتند یا شیخ ما را بر قانع کردن محمد جواد در بحث ها راهی بنما.

شیخ آهی از نهاد دل برکشید و گفت:
سوار بر خر برهنه شدن و در پارک ملت جفتک زدن ،به از قانع کردن محمد جواد است.
پاسخ:
دهنت سرویس پیرسالک :))))))))))
سلام
من خیلی دیر رسیدم..
یک راست میرم سر اصل مطلب:
تا حالا عاشق شدین؟
چه موقع؟کجا؟
حـــالا کی هست؟
پاسخ:
اسماعیلی:البته سوال اصلی همون اولیه:) ***************** نائینی : سلام بچه ها برامون تو خونه اسم گذاشتن میگن که تو صفر کیلومتری :) حالا نمیدونم یا ما صفر کیلومتریم یا اینکه یک دور کیلومترشمارمون چرخیده و دوباره به اولش رسیده :)))))))) واقعیتش نه ولی عاشق شخصیت شدم که فکر کنم اگه اسم نیارم بهتره چون از بزرگی اون افراد کم میشه.
چند تا غذا میتونین به تنهایی درست کنین؟لطفا نام ببرید
پاسخ:
چلو قیمه کوکو سیب زمینی ماکارونی ازهمه مهمتر انراع غذا با تخم مرغ مثل نیمرو املت خاگینه بسه یا بازم بگم البته انواع غذاها با تخم مرغ رو میگم ها :))
میدونی چیه ممد صادق.
یکی از زجر آورترین لحظات زندگی من وقتیه که تو داری با صدای بلند آواز میخونی.
انگیزت از این کار چیه؟
پاسخ:
کلا من یکی دوبار زدم زیرآواز که تو هم شانس ما پیدات شده البته تازگی تمرین کردم بهتر شده میخوای برات بخونم آ آ آ آ آ آ آ آ حال میکنی چقدر قشنگ میخونم :) با این حساب اگه به آوازم ادامه بدم جواد بلند میشه و دهن همه مونو سرویس میکنه :D پس همین قدر فکر کنم برای امشب بس باشه:)
چقد به دوستاتون اعتماد دارین؟
میشه دوستو تعریف کنین؟
پاسخ:
به دوستام خیلی اعتماد دارم البته سعی می کنم از حد اعتدال بیشتر نشه به نظرم دوست اونی هست که تمام عیبهای دوستش رو مخفیانه متذکر بشه و دوستی صرفا تعریف و تمجید کردن نیست
چرا مشهدیا اینقد اسمشون بددراومده؟
پاسخ:
نائینی منظورتون رو میشه واضحتر بگین؟ لطفا مثال بزنید
چقد واسه پروژه ی پایانی برنامه ریزی کردین؟
پاسخ:
یه جورایی از قبل روش فکر کردم فقط مونده که مضوعش تائید بشه
نظرتونو راجع به این کلمات بگین
دورویی
دروغ
خیانت
قضاوت
تهمت
پاسخ:
حقه ای که آیندگان فرد رو واسه ی این عملش سرزنش خواهند کرد شروع تمام گناهان سر خود شیره مالیدن بسیار سخته من سعی میکنم این کار رو نکنم نادانی یه فرد ابله
شده تا حالا یه مدت طولانی به آسمون یا ماه خیره بشی؟ اون موقع به چی فکر میکنی؟
تا حالا گریه کردی؟!
واسه چی؟
آخه چرا؟
خب واسه چی این کارا رو با خودت میکنی؟
ای بابا مرد که گریه نمیکنه.
اصن اعصابم خورد شد :D
۱۳ شهریور ۹۳ ، ۰۸:۵۳ کامپیوتر فمیلی
...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی